loading...

Symphony of my Life

...And so the adventure begins

بازدید : 635
شنبه 25 بهمن 1398 زمان : 2:47

دامن سفیدش در دستان باد می‌رقصید. موهایش اما زیر پناه کلاهش در سکون بودند. به هرطرف نگاه می‌انداخت چیزی جز دشت نمی‌دید. دشت‌هایی که تا چند ماه پیش از طراوت و سرسبزی شان خشنود می‌گشت و هنگام قدم زدن میانشان، تمام غصه‌هایش فراموشش می‌شد. دشت‌هایی که اکنون به دلیل نباریدن باران یا گرمای سوزان یا شاید هم هر دو، دیگر از لطافت سابقشان اثری دیده نمی‌شد. او یکه و تنها میان دشت‌های غمگین ایستاده بود. خیره بود به سایبان تابستان‌های کودکی اش، تنها همدمش، تنها کسی که اجازه می‌داد بازیگوشی کند و از هر دری برایش صحبت. خیره بود به درخت تنومندی که آن زمان‌ها تا آسمان قد کشیده بود و حالا انگار با گذر زمان خمیده شده و به پیرمرد بدخلقی می‌ماند که برای شوق دیدن فرزندانش زمانی طولانی را به انتظار نشسته است. انتظاری که هنوز هم ادامه دارد...

پاورپوینت آموزش درس هفتم کتاب علوم پایه ششم ( ورزش و نیرو 2 ).
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 37
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 12
  • بازدید کننده امروز : 11
  • باردید دیروز : 14
  • بازدید کننده دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 189
  • بازدید ماه : 51
  • بازدید سال : 3057
  • بازدید کلی : 30773
  • کدهای اختصاصی