loading...

Symphony of my Life

...And so the adventure begins

بازدید : 394
سه شنبه 12 اسفند 1398 زمان : 21:54

می‌خوام برم جایی که کسی نشناسه منو. می‌خوام برم جایی که اولین چیزی که ازم می‌پرسن اسمم باشه. می‌خوام برم جایی که پر از آدمای تازه باشه و من بعد از آشنا شدن باهاشون ذوق زده شم و شبا به این فکر کنم که یه روزی شاید بتونیم بهترین‌ها برای همدیگه باشیم. من می‌خوام برم جایی که آدمایی که می‌شناسمشون اونجا نیستن و من دیگه لازم نیست کل شب بی خوابی بکشم و بهشون فکر کنم و فکر کنم و آخرش به این نتیجه برسم که جایی که هستم رو دوست ندارم. من می‌خوام برم جایی که اولین چیزی که ازم می‌پرسن اسمم باشه و من خوشحال باشم از اینکه این شانسو دارم دوباره، تا دورمو پر از آدمایی کنم که ممکنه چند ماه دیگه یا چند سال دیگه، بشیم بهترین همدم برای همدیگه.

استاد گپ,استاد چت,استادگپ,استادچت,گپ استاد,چت استاد,استاد,چتروم استاد گپ,گپ,
بازدید : 226
دوشنبه 11 اسفند 1398 زمان : 2:32

می‌دونستین پرفروش ترین کتاب تاریخ ادبیات، «دو شهر» نوشته‌ی چارلز دیکنزعه؟ می‌دونستین رتبه‌ی بعدی مال ارباب حلقه‌هاست؟ می‌دونستین رتبه‌ی چهارم مال هری پاترعه؟ می‌دونستین رتبه‌ی سیزدهم مال ناطور دشته؟ می‌دونستین رتبه‌ی نه مال نارنیاست؟ شکه کننده نیست؟ من همین الان خوندم لیستو و باعث افتخارعه که کتابای مورد علاقم همشون جزو پرفروش ترین‌هان. یا شایدم... باعث افتخارعه که کتابای پرفروش جزو کتابای مورد علاقمن... درهرصورت فرقیم نمی‌کنه. اصل قضیه اینکه باعث افتخارعه و باعث افتخارعه و باعث افتخارعه. =)))))))))))

اثر جراحی بینی بر حس بویایی
بازدید : 250
دوشنبه 11 اسفند 1398 زمان : 7:36

فنجان قهوه را روی میز خانم موشه گذاشتم و همانطور که جواب پیام مادرم را می‌دادم حواسم به فرشته بود که برایمان از خودش می‌گفت. منظورم از «ما» من و خانم موشه است. فرشته را خیلی خوب نمی‌شناسم. دومین جلسه‌‌‌ای است که با هم داریم و جز همان چیزهای معمول چیز خاصی از یکدیگر نمی‌دانیم. می‌دانم یازدهم است و می‌دانم گرافیک می‌خواند. می‌دانم یک خواهر بزرگ دارد و می‌دانم چندتا از مشکلاتش با چندتا از مشکلات من یکی است و همین باعث می‌شود آن چنان صمیمانه به یکدیگر لبخند بزنیم که تا آخر روز، تنها بخاطر آن لبخند، مملو از شادی باشیم. من و او روی کاناپه‌های زرد رنگ اتاق کوچک خانم موشه می‌نشینیم و نوبتی از خودمان می‌گوییم. خانم موشه با اینکه خودش خیلی ساده لباس می‌پوشد و آرایشی هم ندارد، اما اتاقش خیلی زیباست و ما معمولا بحث‌هایمان را به رنگ‌های مورد علاقمان سوق می‌دهیم و زیرکانه از خانم موشه درباره‌ی رنگ سال بعد که برای اتاقش در نظر دارد می‌پرسیم. خانم موشه زیرکانه تر از ما به سوالمان پاسخی نمی‌دهد و ما متوجه می‌شویم که باید تا اولین جلسه بعد از سال نو صبر کنیم.

حضرت محمد(ص): هر کس از غیر خدا بِبُرد، خداوند، هزینه زندگى او را تأمین می‏کند.
بازدید : 399
دوشنبه 11 اسفند 1398 زمان : 7:36

این پست به خاطر این نیست که ازتون راهنمایی می‌خوام یا حرفایی بودن که تو دلم مونده بودن یا هرچی. اینو نوشتم تا فقط بهش ثابت کنم، اگه بخوام، می‌تونم.

حضرت محمد(ص): هر کس از غیر خدا بِبُرد، خداوند، هزینه زندگى او را تأمین می‏کند.
بازدید : 563
جمعه 8 اسفند 1398 زمان : 4:33

برای بار دوم یوستین گردر ثابت کرد که نوشته‌هایش باید جزو پیشنهادهای خیلی خیلی ویژه باشند. اولین کتابی که از او خواندم دنیای سوفی بود. دنیای سوفی، کتابی فلسفی است و حقیقتا، برای خودم، خسته کننده بود؛ و آخرهای کتاب به جایی رسیده بودم که تنها ورق می‌زدم تا ببینم بلاخره آخرش را چطوری می‌خواهد تمام کند. اما دختر پرتقالی... خب، دختر پرتقالی یک نامه‌ی عاشقانه‌ی بلند بالا از طرف یک پدر به بهترین دوستش است و نامه اش یک جورهایی هم دردناک است و هم امیدوار کننده. اما پیشنهاد می‌شود. خیلی هم پیشنهاد می‌شود. کتاب جالبی بود و بعد از اتمامش تمام شب به سوال‌هایی که توی کتاب پرسیده بود فکر کردم و فکر کردم و فکر کردم و فکر کردم و کمی‌هم متعجب شدم از اینکه چطور از چنین موضوعی یک کتاب فوق العاده ساخته...

صبح نامه های عباس رسولی املشی
بازدید : 262
جمعه 8 اسفند 1398 زمان : 4:33

اگر حق انتخاب داشتی چه تصمیمی‌می‌گرفتی؟ آیا زندگی کوتاه در کره‌ی زمین را انتخاب می‌کردی تا بعد از مدت کوتاهی همه چیز را بگذاری و بروی و تا ابد اجازه‌ی بازگشتن به آن را نداشته باشی؟ یا با تشکر این پیشنهاد را رد می‌کردی؟

این شما و این دختر پرتقالی!
بازدید : 460
سه شنبه 5 اسفند 1398 زمان : 23:46

این سومین سالیه که می‌تونم بهت بگم «تولدت مبارک». این سومین سالیه که بهت می‌گم تولدت مبارک و کادویی که از چند ماه قبل با کلی وسواس آماده کردم رو می‌ندازم تو بغلت و توعم با همون موهای چتری و مژه‌های بلند نکبتیت بهم می‌گی «عوضی من» و فقط من می‌فهمم و فقط من می‌دونم که این جمله یعنی چی. یادت می‌آد؟ من ازت متنفر بودم. اون اوایل. دوست هم بودیم ولی من دوستت نداشتم. من هیچی از خودم بهت نمی‌گفتم. من خجالت می‌کشیدم بهت بگم چرا گریه می‌کنم همیشه. من خجالت می‌کشیدم جلوت گریه کنم. یادت می‌آد؟ تو از دوستات برام می‌گفتی و من اوایل فقط شنونده بودم. من نمی‌گفتم چقدر تنهام و وقتی ناراحت بودم بغلت نمی‌کردم... یادت می‌آد چقدر مسخره بازی درمی‌آوردیم؟ من سه سال راهنمایی رو فقط با وجود تو تونستم تحمل کنم. و هرچقدر که سه سال پیش ما غریبه بودیم حالا نزدیک ترین دوستای همیم. سه سال پیش من هیچکسو با نام‌هانیه تو زندگیم نداشتم و هیچوقت شیشم اسفند برام روز خاصی نبود. ولی حالا سه ساله که هرکی اسم بهترین دوستمو ازم بپرسه بدون شک اسم تورو می‌گم. و حالا سه ساله که دارم برای شیشم اسفند برنامه می‌چینم.... بیخیال. میدونی که من عمیقا دوستت دارم؛ نه؟ و می‌دونی که دوست شدن با تو یکی از بهترین تصمیم‌هایی بود که توی زندگی احمقانم گرفتم؛ نه؟ پس... مرسی که تحملم کردی همیشه. با اینکه من فقط یه دختر لوس احمق بودم. مرسی که همیشه کنارم بودی. در هرشرایط. مرسی. مرسی. مرسی. مرسی. خوشحالم که توی زندگیم دارمت. و... تولدت مبارک عوضی دوست داشتنی من.

نبشی محافظ لبه ، نبشی مقوایی و پلاستیکی ، نبشی پلاستیکی کاشی ، نبشی پلاستیکی ، خرید نبشی پلاستیکی ، فروش نبشی پلاستیکی در تهران ، نبشی ارومیه ، نبشی آستارا ، نبشی پلاستیکی بسته بندی

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 37
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 198
  • بازدید کننده امروز : 26
  • باردید دیروز : 61
  • بازدید کننده دیروز : 48
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 498
  • بازدید ماه : 1464
  • بازدید سال : 4470
  • بازدید کلی : 32186
  • کدهای اختصاصی